آوینا ساداتآوینا سادات، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

دخترای نازم

علاقه های تو

هنوز 6 ماهت پر نشده اما علاقه ی عجیبی به خواهر جونت داری البته این علاقه وابراز احساسات خیلی وقته که شروع شده!بازی با آلا رو به همه چی ترجیح می دی حتی به شیر خوردن!تا دیروز آلاباهات بازی می کرد می خندیدی با صدای بلند اما دیروز با دیدن آلا خودت بلند ازشادی خندیدی!وقتی می بینم رابطه ی شما اینقدر خوبه واقعا خوشحال می شم دخترای گلم! علاقه ی تو به بابایی هم دست کمی از آلا نداره با دیدنش از خنده غش می ری و شکمتو میاری بالا! عاشق کتاب خوندنی وبازی کردن و مثل همه ی نی نی ها لیس زدن!اگه دست و پاتو نگه دارم بازم زبونتو در میاری و لباستو لیس می زنی! غلت زدنو دوست داری اولین بار در 3ونیم ماهگی غلت زدی بعد مدت کوتاهی این کاررو نکردی ومجددا تکرار ک...
2 مرداد 1392

ازمایادتون نره

من امروز روز خیلی خوبی رو گذروندم، امیدوارم شما هم روز خوبی رو گذرونده باشیدو یادتون باشه همیشه باخدا باشید ...
31 تير 1392

تولدآلاجون ونقاشی ها

امروز به ماه قمری تولد دخترمه آلا جون 10 سال قمریش امروز پر می شه! تولدت مبارک عزیزم امیدوارم تمام لحظه های زندگیت پراز شادی باشه عزیزم!دوست دارم حالا چند تا از نقاشی های دخترمو که پارسال کشیده به همین مناسبت می ذارم! ...
31 تير 1392

عادت های شیر خوردن آوینا

 آوینا جون تا حالا که 5 ماه  و18 روز  داری تقریبا هر چند روز مدل شیر خوردنت عوض میشه روزای اول هر جوری بهت شیر می دادم می خوردی مدتی که گذشت یه روز کنارت دراز  کشیده بودم و می خواستم بهت شیر بدم ولی تو نخوردی وبعدش که نشستم بغلت کردم شروع کردی به خوردن این اداها تا مدتی ادامه داشت تا اینکه دلتو زدو دیگه نشسته هم شیر نمی خوردی و این دقیقا از روزی شروع شد که واکسن دو ماهگیتو زدی بعداز آروم شدن درد پات 5 ساعت شیر نخوردی و مامانو خیلی حرص دادی تا اینکه به پیشنهاد آبجی جونت بلند شدم راه رفتم ودر حال حرکت بهت شیر دادم که خوردی! واین روش تا مدت ها زمانی که دور و ورت شلوغ بود جواب می داد ....الانم بیشتر دوست داری درازکشیده بخور...
28 تير 1392

درباره ی خوابیدنت

عزیزم خوابیدنت هم مثل شیر خوردنت به روش های مختلفی انجام می شد اولش با شیر خوردن می خوابیدی هنوز نوزاد بودی که حتی با نوازش صورتت به خواب  می رفتی و وقتی دلت درد می کرد با صدای سشوار خوابت می برد و آروم می شدی بعدشم که بیشتر بابایی مسئول خواباندنت شد روی پا تابت می دادیم می خوابیدی وراحت تر از همه در ننو خوابت می برد. از دو سه ماهگی با ترانه ی همه چی آرومه  آروم می گرفتی می خوابیدی  و کلا موقع خواب موسیقی و لالایی رو دوست داشتی از چهار ماهگی خودت دست به کار شدی و آواز خوندنو موقع خواب شروع کردی همین که تکونت می دادیم اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشروع میکردی به خوندن!حالا هم موقعی که توی ننو می خوابی وبرای شیر خو...
27 تير 1392