آوینا ساداتآوینا سادات، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

دخترای نازم

اولین ارایشگاه

من آوینا خانوم روز چهارشنبه 11 مهر در سن 8 ماهگی برای اولین بار با مامانم و دختر خالم به ارایشگاه رفتم اخه موهام خیلی اذیتم می کرد بلند شده بود و توی چشام می رفت بالاخره مامانم فهمید که من اذیت می شم وبرد موهامو کوتاه کرد وووالبته به این راحتی هم نبود اولش از محیط ارایشگاه خوشم اومد و می خندیدم اما بعدش که خانوم آرایشگر اون پیش بند بلند و به گردنم بست دل خور شدم و لجم گرفت مامانم فهمید ولی گفت که باید بمونه منم که کاری از دستم بر نمی اومد کوتاه اومدم بعدش موهامو خیس کرد و  کارشو شروع کرد اینجا بود که دیگه یه کم ترسیدم وگریه کردم بقیه سعی می کردن به روش های مختلف مثل دست زدن و آهنگ و ....منو ساکت کنن خلاصه ماجرایی داشتیم...عکسای منو قبل ...
12 مهر 1392

سفر

دخترای نازم در سفری که به شمال داشتیم خیلی بهتون خوش گذشت و شهرهای زیادی رو دیدین از جمله:نوشهر ، کلاچای، لاهیجان ،ماسوله ، روستای قشنگ خالصان که در دل جنگل بود فومن،انزلی،رشت،قزوین،ساوه،قم وتهران و.... اینم چندتااز عکسای آلاجونم : ماسوله تالاب انزلی خونه درختی بعد از ماسوله ...
26 شهريور 1392

از احوالات آلا خانوم

آلای عزیزم امروز بیست ونهمین روز ماه رمضونه!می خواستم قبل از همه بهت تبریک بگم که تونستی روزه هاتو کامل بگیری پیشاپیش عیدو تبریک می گم دختر گلم!اینو بدون که بودنت نفس کشیدنت خندیدنت حرف زدنت ومهربونیهات بیشتر از همیشه به زندگیمون نشاط می ده! این روزها تقریبا بیشتر وقتت با کامپیوتر پر شده از وبلاگ نویسی و گذاشتن عکس آهنگ تـغییر دادن شکل موس تا دانلود بازی و آهنگ برای موبایل وانجام بازی های کامپوتری! البته ناگفته نماند که در نگهداری خواهر جونت هم کمک می کنی....آشپزی و درست کردن کیک وشیرینی و حلوا رو خیلی دوست داری کافیه اسم غذایی یا دسری رو ببرم سریع طرز تهیشو از اینترنت می گیری البته مامانت یه کم تو درست کردنش تنبله! ...
16 مرداد 1392